فرمانهای اخراج اکثرا به طور غیر متنظره به یودنرات (Judenrat - شورای یهودیان) داده می شد. این عمل بارها هنگام اعیاد یهود که در طی آن ساکنین گتو سرگرم مسائل عید بودند، صورت می گرفت. اجرای عملیات اخراج به دست نیروهای پلیس محلی سپرده میشد و از پلیس یهودیان نیز درخواست میشد که در آن شرکت کنند. یهودیان مجبور می شدند تنها با وسایل کمی به مکان جمع آوری، که معمولا در نزدیکی ایستگاه قطار بود بیایند. هرکس که هنگام عملیات اخراج به محل مورد نظر نمیرسید و خود را معرفی نمیکرد یا نمیتوانست خود را با سرعت راه رفتن دیگران هماهنگ کند به ضرب گلوله کشته میشد. در ایستگاه قطار، رانده شدگان در واگن های حمل بار مسدود و فاقد هر گونه پنجره یا منفذ به طور دسته جمعی فشرده میشدند. در برخی موارد، سفر روزهای زیادی بدون آب و غذا به درازا میکشید و بدین سان بسیاری از یهودیان جان خود را از دست میدادند.
در "ماشین قتل عام" که با تمام نیرو در سراسر اروپا به کار انداخته شده بود، از بهانه های گوناگون و شیوه های فریب استفاده میشد. به یهودیان لهستان گفته میشد که "عناصر اضافی و بیکار" برای کار به شرق فرستاده میشوند، در حالیکه به یهودیان غرب اروپا میگفتند که برای اسکان دوباره به شرق منتقل میشوند. "ماشین قتل عام" به طور غیر منتظره شهرها و شهرک ها را مورد حمله قرار میداد و عملیات اخراج حتی روزها و هفته ها ادامه داشت. در آغاز با راندن اقشار ضعیف (یهودیان تهی دست و آواره) شروع می کردند. دیگران در این خیال واهی بودند که به آنها صدمه ای وارد نخواهند شد. پس از اولین اخراج مراحل بعدی – تا " پاکسازی" کامل اجرا میشد.
واکنش یهودیان به دسیسه نابود سازی، نتیجه چند عامل اصلی بود: در سالهای پیش از عملیات قتل عام، آلمانها تلاش بسیار برای تضعیف، فلج ساختن اراده، آبروریزی، تخریب انجمن ها و قطع رابطه یهودیان از دنیای خارج کردند. گرسنه نگاه داشتن سیستماتنیک و مرگی که در هر جا در کمین آنان بود، به راستی به قدرت استقامت آنان و توانایی ساکنان گتو ضربه زد. آنان وقت و انرژیی برای کار دیگری جز نجات افراد خانواده، به دست آوردن تکه ای نان و زنده نگاه داشتن بدن خود که محتاج گرما و غذا بود نداشتند. هولوکاست که قتل دسته جمعی می باشد را می توان به فاجعه های شخصی بسیار و درماندگی تقسیم نمود.
عملیات اخراج یهودیان را شوکه کرد، به طوری که امکان هر گونه سازمان یابی و دفاع را از آنان سلب کرد.
شایعه های وجود اردوگاه های مرگ را معمولا باور نمیکردند. این موارد از نظر منطق و احساس غیر قابل پذیرش و باور بود. آلمان نازی توانست یهودیان را تا آخرین لحظه فریب دهد.